اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج می برد ؛مهم نیست که او مال تو باشد ؛ مهم این است که فقط باشد ، زندگی کند ، لذت ببرد و نفس بکشد سلام عالی بود تبریک می گم عزیز
در سرای عاطفه می کند مرا صدا یک جوان فراتر از قصه های آشنا گویدم تو ای سحر از اسارتم نویس زخم درد این دلم زهر تلخ باطنم گشته ام در این دیار همنوای درد هجر آشنای آفتاب عاشقی ، نصیب من خسته از غبار زرد گشته ام نثار شب در اسارتی که شد این حصار قامتم قصه ام شبانه در این کتاب خود نگار از جفای این خزان تا غبار حسرتم ماند از تو یادگار
می روی مرا به خاطرات من سپار ./ مرا به یاد آخرین نگاه من سپار
اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج می برد ؛مهم نیست که او مال تو باشد ؛ مهم این است که فقط باشد ، زندگی کند ، لذت ببرد و نفس بکشد
سلام عالی بود تبریک می گم عزیز
در سرای عاطفه
می کند مرا صدا
یک جوان فراتر از
قصه های آشنا
گویدم تو ای سحر
از اسارتم نویس
زخم درد این دلم
زهر تلخ باطنم
گشته ام در این دیار
همنوای درد هجر
آشنای آفتاب
عاشقی ، نصیب من
خسته از غبار زرد
گشته ام نثار شب
در اسارتی که شد
این حصار قامتم
قصه ام شبانه در
این کتاب خود نگار
از جفای این خزان
تا غبار حسرتم
ماند از تو یادگار
روزی که تو را دیدم آن روز چه زیبا بود
فردای قشنگ من در چشم تو پیدا بود....
اینجا کسی مرده.
تو فندک داری؟
سلام نازنین[گل]
آپیدم خوشحال میشم کلبه محقر منو روشن کنی
چشم انتظار حضور سبزت هستم [گل]
سلام
کجایی ؟؟؟؟
پیشاپیش عیدت مبارک
من به روزم
شاید دیگه نتونم بیام ....ببخشید
آخه قوم تاتار حمله می کنن
سلام
وبلاگ نازی داری خوشحال میشم به منم سری بزنی