تمنای وصال ... قسمت دوم

 

می گم ، اما...

اما چی ؟ تو چرا همچین شدی ؟ اصلا انگار یک بهرخ دیگه شدی... چی شده بهرخ ؟

حرف بزن بینم چی می خوای بگی ؟

حقیقتش اینه که من امروز به خاطر بهراد اومد اینجا!

بهراد ؟ مگه چی شده؟ اتفاقی براش افتاده ؟

نه بابا، چرا تو چرا تو هی منتظر رخ دادن یک اتفاقی ؟

با این طرز حرف زدن تو مگه می تونم به چیز دیگه ای هم فکر کنم؟

باشه، من درست حرف می زنم ، اما تو م حولم نکن و اجازه بده درست حرف بزنم.

خیلی خب ، من دیگه هیچی نمی گم ، فقط گوش می کنم.

و خیره خیره نگاهش کردم، چند بار رنگ به رنگ شد و جا عوض کرد ، بعد آشفته گفت:

وای ! نگفتم که چیزی نگو و بروبر نگاهم کن !

بهرخ تو چرا همچین می کنی ؟ آخه من به  چه ساز تو برقصم ؟ آخه این چه حرفیه که  

تو برای گفتنش این قدر از خود بی خود شدی ؟ حتما مطلب مهمیه که این قدر 

 مضطربت کرده ؟ 

درسته... گوش کن فرناز... من ازت خواهشی دارم.

چه خواهشی ؟

من حرفمو می زنم ولی می خوام قول بدی جوابت هر چی که بود

روی روابطمون تاثیری نذاره و همه چیز مثل سابق ادامه داشته باشه.

شک نکن ، من همیشه به تو گفتم اگه آسمون و زمین هم جابجا بشن نمی تونن

هیچ تاثیری در روابط ما داشته باشن و هیچ چیزی نمی تونه ما را از هم جدا کنه...

حالا اگه خیالت آسوده شد بگو ببینم چی می خوای بگی؟

راستش بهراد منو فرستاده اینجا که...چطوری بگم ؟...منو فرستاده که نظر تو 

 را بپرسم .

سر در نمی آرم ، نظر منو راجع به چی بپرسی؟ 

 

 

 راجع به خودش... آخه اون... عاشق تو شده !

یک مرتبه وا رفتم. انتظار شنیدن هر خبری را داشتم جز چیزی که می شنیدم.

این چطور امکان داشت ؟ ما سه سال با هم رفت و آمد داشتیم، سه سال مثل خواهر  

و برادر در کنار هم بودیم و به هم اعتماد داشتیم ، سه سال ... نه ، این

امکان نداشت، گفتم:

چی داری می گی بهرخ ؟ چرا هذیون می گی ؟

هذیون نیست فرناز، به خدا حقیقته ، بهراد عاشق و دلباخته ی تو شده.

من که باور نمی کنم. آخه چی شده که اون یک دفعه عاشق من شده ؟

اشتباه نکن فرناز، این موضوع تازگی نداره ، بهراد از خیلی وقت پیش خاظر خواه تو  

شده٬به جرات می تونم بگم چیزی حدود دو ساله که اون به تو علاقه مند شده .

پس چرا الآن یاد این موضوع افتاده و مطرحش کرده ؟

همه اش تقصیر منه،روزی که بعراد بهم گفت دلشو به تو باخته من ازش خواستم که تا  

تموم شدن درس تو یا دست کم تا نزدیکی های تموم شدن درست دست نگه داره،

چون می دونستم که تو عاشق تحصیلی و عجله ای برای ازدواج نداری،اون بیچاره هم 

 سکوت کرد و عشقش را مخفی نگه داشت و دم نزد، تا اینکه هفته ی پیش که

تو گفتی قراره برات خواستگار بیاد من بهش گفتم.نمی دونی فرناز با شنیدن اسم 

 خواستگار چقدر به هم ریخت ؟ داشت دیوونه می شد ، همون لحظه ازم خواست

که باهات صحبت کنم ، منم هی امروز و فردا کردم تا شرایط مناسبی پیدا کنم و باهات 

 حرف بزنم ، البته اول خودش قصد داشت باهات صحبت کنه ولی بعد گفت به خاطر  

رفاقتم با برادرش نمی خوام حرمت شکنی کنم و چون از جوابش مطمئن نیستم اول  

 تو باهاش صحبت کن تا بعد من به برادرش بگم.

چند لحظه سکوت کرد و بعد پرسید:

حالا چی می گی ؟ تو سه ساله که با ما آشنایی و همه جوره ما را می شناسی ،  

مخصوصا بهراد را، می دونی که اون اهل هیچ برنامه ای نیست و کار خوبی هم داره 

 نظرت چیه ؟

به نقطه ای خیره شدم و به فکر فرو رفنم. من هیچ گونه علاقه ی خاصی به بهراد 

 نداشتم ، دوستش داشتم ولی نه دوست داشتنی به آن معنا ، در واقع او برای من مثل  

فراز و فربد بود و مثل یک برادر دوستش داشتم . به همین خاطر هم بود که به چشم 

 دیگری نگاهش نکرده بودم و علاقه ی خاصی نسبت به او پیدا نکرده بودم و حالا هم که   

به موضوع دلدادگی اش پی برده بودم نمی توانستم طور دیگری به او فکر کنم .  

صدای بهرخ مرا به خود آورد:

چی بهش بگم فرناز ؟ اون تو خونه منتظره من بر گردم و براش جواب ببرم ، چی

می گی ؟

بهرخ من ... من بهراد را مثل فراز دوست دارم نه بیشتر.

منظورت چیه ؟

منظورم واضحه،من در این چند سال به بهراد به چشم یک برادر نگاه کردم و خیلی از 

 اوقاتم را باهاش گذروندم. برای همین هم هیچ وقت به قصد و غرض خاصی نگاش  

 نکردم،می دونم ،شاید اگه شرایط دیگه ای و جای دیگه ای باهاش آشنامی شدم وضع  

فرق می کرد،ولی از وقتی تو را شناختم و باهات دوست شدم و پا به خونه تون گذاشتم  

حس خاصی به من دست داده... چطوری بگم ؟همیشه احساس می کنم منم 

 جزیی از خانواده ی شما هستم ، مثل یک دختر ، یک خواهر...باور کن بهرخ  

من نمی تونم جور دیگه ای به بهراد نگاه کنم، واقعا در توان خودم نمی بینم،می فهمی ؟!

یعنی...

یعنی اینکه ازت خواهش می کنم موضوع را همین جا تمومش کنی و دیگه هم  

چیزی نگی .

وای خدا ی من ، بیچاره بهراد ، اگه بفهمه دیوونه می شه.

یک برادر هیچ وقت از دست خواهرش دیوونه نمی شه ، می شه ؟!

ولی فرناز این منطق توئه نه بهراد.

اما می تونه منطق اون هم باشه، کافیه که بخواد.

یعنی می تونه؟

باید بتونه!  

 

 

                                    ادامه دارد...  

           

        نوشته :از تمام دوستان خواهش می کنم که حتما آدرسشون رو بزارن تا من بتونم  

                                            بهشون سر بزنم ممنون میشم.

 

           الیماه جان تو که آدرست رو نذاشتی من چه جوری بیام پیشت.گلم خوشحال 

         میشم این بار آدرست رو بزاری . همچنین بقیه ای دوستان.ممنون از همکاریتون. 

 

 

 

نظرات 43 + ارسال نظر
carsnews دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.powersetshop.com

سلام[گل]
از جدیدترین سریالها و فیلمهای روز دنیا دیدن نمایید:
بخشی از لیست سریالها و فیلمهای موجود
سریال سوپرانوس
سریال خون واقعی - True Blood
سریال دروغ بگو - Lie to Me
سریال نجواگر ارواح - GHOST WHISPERER
سریال جریکو - Jericho
سریال تیغ - BLADE THE SERIES
فیلم زاغه نشین میلیونر
رامبو 1و2و3و4 Rambo
فیلمی از نخستین حفاری تخت جمشید
شکوه تخت جمشید
لذت نقاشی باب راس (BOB ROSS)
سریال قهرمانان (heroes) در سه فصل
مجموعه فیلم های 2009 سری 1
مجموعه 30 فیلم برتر 2007 و 2008
سریال فرشتگان در آمریکا
مستند خارق العاده سیاره زمین
سریال آلیاسAlias سری کامل (فصل12345)
مستند برترین مکانهای دنیا
سریال فرار از زندان سری کامل(فصل1و2و3و4)
سریال دوستان( Friends)
سریال 24 در هفت فصل کامل
سریال ترسناک ماوراءالطبیعه
سریال زنان سرسخت
سریال ترمیناتور یا نابودگر
سکوت / Silence
سریال شاهزاده زمان 1,2
سریال رقاصه هوانگ جین
سریال Point Pleasant
سریال پادشاه خدایان
سریال عاشقانه نامه عشق
سریال متشکرم ( Thank You)
سریال کایل ایکس وای
سریال جنگجویان کوهستان
سریال رابین هود کره ای هونگ گیل دونگ
سریال هشتمین اژدهای مبارز (Tian Long Ba Bu )
سریال هفت شمشیر زن بهشتی
سریال گروه برادران
سریال زیبای گرگ و میش
سریال فروشنده پارلمان (Lobbyist )
سریال فرشته تاریکی Dark Angel
(fringe )فرینج
سریال اسم من ارله
سریال عشق بد Bad Love
سریال ایلجیما( Iljimae)
سریال دختر من My Girl
دکستر ( DEXTER )
سریال کره ای درخت بهشتی(آسمانی)
داستان غم انگیز عشق (sad love story )
بازگشت عقابهای مبارز
سریال 4400 - THE4400
سریال سه پدر و یک مادر ( Three Dads One Mom)
سریال لاست(گمشدگان)در 5 فصل
هفت رخ ایران زمین
سریال امپراطوری بادها(جومونگ2)
چشم بندی دیوید کاپرفیلد
افسانه جومونگ
مجموعه کمدی لورل وهاردی
پدر خوانده 1 و 2 و 3
افسانه سودانگ
امپراطور دریا
منتظرتون هستیم[گل][قلب]

ترنم دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:41 ب.ظ http://chanbare.blogfa.com

سلام: بی وفایی را از دوستان بسیار عزیزمان آموختیم . خوب و بدش بگردن همونها - حقیقتش خیلی بی حوصله شدم و رغبت به ادامه ی مباحث وبلاگ ندارم

علی دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:48 ب.ظ http://www.alonegirl2.blogfa.com

,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........; خیلی قشنگ بوود
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-' مـــــر30 خبرم کردی...
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______| موفـــــــــــق باشی
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`

با تبادل لینک موافقی ؟ اگه هستی خبرم کن
راستی وقتی ادامشو گذاشتی خیرم کن ممنون

الناز(تنها) دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.mazraehman.blogfa.com

در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟ ..... نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی ......

برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی ..... اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی

سلام آپت خوب بود
میشه یه چیزی بگم واست؟؟؟
...
میشه منو لینکم کنی؟
اونم با اسم الناز(تنها)
باشه؟
منتظرتم

رامین دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.bo3e.blogsky.com

سلام
خوب هستی؟

حالا این داستان چند قسمت هستش؟ داره جالب میشه؟

ممنون که سر زدی

خانم معلم مثل شاگردت تنبل نشی؟
داری مثل شاگرد تنبلت زیاد نت میای؟
درس یادت نره ؟؟؟

موفق باشی
مواظب خودت باش
بای بای

علی دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:17 ب.ظ http://www.alonegirl2.blogfa.com

سلام ببخشید اخه من لینکم
موفق باشی

دیوونه دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:38 ب.ظ http://www.majid100.blogfa.com

سلام وبلاگت خوبه ولی فکر کنم کمی واسه خوبتر شدن جا داره . به دهکده تنهایی و فقیرانه ما هم سری بزن تا عطر نگاهت، فضای کلبه منو معطر کنه . پس چشم به در میدوزم و منتظرت می مونم می دونم که میای .
تو اگه بارانی پس بر بیابان ما هم ببار شاید شاهد رویش گلهای پونه باشم منتظرتم و با چشمهای خون آلود خیره به در می نشینم تا بیایی با اجازت شما رو لینک کردم اگه اومدی در رای گیری من شرکت کن برام خیلی مهمه ممنون

الناز(تنها) دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:41 ب.ظ http://www.mazraehman.blogfa.com

سلام
گلم خوبی؟
ممنونم که منو لینک کردی من هئم تورو لینک کردم
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

دریا دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.daryaa.blogsky.com

سلام سلام
خوبی؟
ممنون که خبرم کردی.
داستان خوبیه.
منتظر ادامه داستان هستم.
آپ کردی حتما خبرم کن.
دست گلت درد نکنه.
سبز باشی.

احسان دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:44 ب.ظ http://loveeee.blogsky.com

بیا هموطن همه با هم جدا از هر جبهه ای با هم باشیم ... باز هم می گویم برادرم و خواهرم برایت متاسفم ... برای آینده کشورم متاسفم ... و در آخر برای خودم که جوانیم به فنا رفت ... امیدم به فرداست برای فرزندانم ... نوادگانم ... به امید ایرانی سربلند ... پیروز ... موفق .... همه با هم سهم کوچکی در ایران آباد داشته باشیم ...

[ بدون نام ] دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:54 ب.ظ

فائقه دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

سلام
ممنون از لطفت خیلی زیاد
وبلاگت خیلی عالی تر از وبلاگ منه وباعث افتخار منه که تو برام نظردادی
خوشحال میشم اگه بازم بهم افتخار بدی و با هم تبادل لینک کنیم.

پویان دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ب.ظ http://pouyan.blogsky.com

سلام.خوبه قضیه خیانت نبود.فکر کردم بهرخ پسره ! منکه دل خوشی از خیانت ندارم تازه به تنم خورده.بقیشو خیانتی نکن فقط !
آپ شدی خبر کن.

مریم دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.mehrave28.blogfa.com

سلااااااااااااام الهام جونم
نمیایی یه نظر واسم بنویسی؟
بیا ببین نازی جون چه طوری تو وب منو ضایع کرده؟
بیا گلم نظر بده عزیزم.

صبا دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:57 ب.ظ http://mylovemilad.blogsky.com/

سلام... بازم ممنون از حضورت ...

داستان جالبیه سعی میکنم دنبالش کنم ... اگه یادم نره ... من عاشق رمان و داستان و این چیزام ...

مرجان دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ب.ظ http://marjan.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
ممنونم که سر زدی
من دارم اساس کشی میکنم از بلاگفا به اینجا
اینجا خیلی بهتره
وبلاگ جالبی داری
مطالبتو حتما میخونم
شمام سر بزن موفق باشی
بای

رامین دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.cheraraft.blogsky.com

سلام الهام خانم. ممنونم که به وبلاگم سر زدین. وبلاگتون فضای آرامش دهنده ای داره . میشه تبادل لینک کنیم؟ اگه میشه لطفا به اسم رامین(چرا رفت؟) نام گذاری کنین. در ضمن داستان جالبی بود لطفا هر وقت کامل تر شد خبرم کنین.

mimi دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.rozhaye-tanhai.blogsky.com

salam khbi?mamnoon.up kardam.montazeretam hanoz ghesmate dovome harfto nakhondam.montazeretam

کودک دو ساله دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ب.ظ

عشق دو طرفش خوشه...یه طرفش عاشق کشه...

شاد باشی!
هام هام!

تشنه ی حقیقت دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ب.ظ http://www.varagh-pareh.blogsky.com

راستش با نظر قبلی موافقم ، عشق یه طرفه عذابه
درک متقابل هم یه معجزه س
کاش می شد فکر آدم ها رو خوند
یا از نگاهشون واقعاً حرف دلشونو خوند ...

امیدوارم سرانجام داستانت درس خوبی بهم بده !
- باز هم آپ کردی بیا سراغم -

محمد دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.gallows.ciooc.com/

مبارکه ، هوراااااااااااااااااD:

بهانه سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ق.ظ http://www.sokot123.blogsky.com

این منم که در دل سکوت شب بی بهانه خدمت رسیده ام

ممنونم از حضورت دوست عزیز

تا بعد ...

نازی سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:08 ق.ظ http://joojesoorati.com

داشتم با تمش ور میرفتم


هیجان زده شدم

مرسی مرسی

پریسا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ http://elnino7.blogsky.com

سلام الهام جان ... مرسی از نظرت ...بلاگ قشنگی داری و از ته دل می نویسی ...

کلک شید سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:25 ق.ظ http://hoorshid.blogsky.com

یعنی می تونه؟

منتظرم دوست خوبم

mojgan سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:32 ق.ظ http://khabeeshgh.blogsky.com

سلام .............وبت عالیه.................فارغ التحصیلیتم تبریک میگم..........مر۳۰ که بهم سر زدی...........موفق باشی..........بای

عرفان سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:00 ق.ظ

سلام
خیلی روان و خوب می نویسید.موفق باشید دوست عزیز.

کوروش سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:25 ق.ظ http://ghamhayeman.blogsky.com

سلام
ممنون که به من سر زدی
بازم بهم سر بزن خوشحال میشم
موفق باشی

میثم سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:10 ق.ظ http://mhi.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی دارین. خسته نباشید. ممنون که من سر زدن. به امید ادامه این ارتباطات وبلاگی.

فائقه سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

سلام عزیزم
ممنون.منم لینکتو گذاشتم راستی این داستانه که گذاشتی خیلی قشنگه.
موفق باشی

•*..*• بانو تمشکی •*..*• سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:51 ق.ظ http://tameshki.com

من هم

میسی میای پیشم طلا

باید کامل بلاگتو زیرو رو کنم

پری سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ب.ظ

2 راه خیلی موثر برای عبور از فیلتر:
1- سعی کنید بجای نام دامین از IP آدرس سایت استفاده کنید، مثال: بجای سایت www.google.com می توانید در نوار آدرس .66.249.93.104 را بنویسید و این IP را می توانید از این دو سایت به راحتی بدست بیاورید:
Selfseo.com
www.hcidata.co.uk
از این روش تا حدود زیادی می توانید به سایت های فیلتر شده دست پیدا کنید.
2- نصب یک فیل ترشک ن خوب که با استفاده از روش بالا می توانید به سایتهایی که آن را در اختیار شما می گذارند وارد شوید. فقط مراقب ویروسی بودن آنها باشید. من خودم یکی دانلود کردم که چون ویروسی نشدم آن را در این وبلاگ گذاشتم:
http://easy-site-entering.blogsky.com/

تلاله سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:11 ب.ظ http://talaleh.blogsky.com

سلام عزیزم
خدارو شکر که داره خیر میشه
منتظرم....

هلیا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.bargriz.blogsky.com

سلام الهام جان
مرسی که بهم سر زدی خوشحال شدم و بازم اینکارو بکن
عزیزم این رمان از خودته ؟؟
وبلاگ من مخصوص شعرای خودم بود چون تو کار شعر نو هستم و داستانهای کوتاه ٬اما این روزا دیگه از اون حال در اومدم
ببخشید که وقتی سر میزنی با خوندن مطالب دلت بیشتر می گیره امیدوارم به زودی رو به راه بشم.
مواظب خودت باش٬بوووووس

محمد سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
استان نوشتی؟!؟!
حوصله داریا.

مخفیگاه سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:03 ب.ظ http://hideaway.blogsky.com

سلام به نظر من فرناز نباید اینطور برخورد کنه باید از خداشم باشه که بهراد عاشقش شده.

دریا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.daryaa.blogsky.com

دنیای من، دنیای دل، دنیای عشقست و جنون

سودای من، سودای دل، سودای عشقست و جنون

سوزم نگر، شورم ببین، وین آتش تورم ببین

سینای من، سینای دل، سینای عشقست و جنون

,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`

سلام
با شعر زیبایی از معینی کرمانشاهی بروزم.
و منتظر حضور سبزتون.
سبز باشید

یاسر سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:21 ب.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی
ممنونم که به کلبه من اومدی.
منم اومدم که بگم بازم میام
تو هم بیا

GOD IS NOWHERE سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:27 ب.ظ http://fair-eng.blogsky.com

سلامی چو بوی خوش آشنایی

با یه پست جدید بروزم... "اینجا ایران است؟!!!"

بروزم و منتظر حضور سبزتون

سبز باشید

دریا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:39 ب.ظ http://www.deleaashegh.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه به کلبه ی منم سری زدی.
بازم بیا
خوشحالم میکنی.
فعلا بای

الناز(تنها) سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://www.mazraehman.blogfa.com

فریاد من از داغ توست ...... بیهوده خاموشم مکن ...... حالا که یادت میکنم ...... دیگر فراموشم مکن ...... همرنگ دریا کن مرا ...... یکبار معنا کن مرا
سلام من آم
زود بیا که منتظرتم

فرزاد سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:28 ب.ظ http://delshodehgan.blogsky.com

سلام الهام عزیز

قسمت دوم رو صبح خوندم ولی نظر ندادم میشد حدس زد اینجوری میشه
ولی تو رو خدا مثل سریال های ایرانی نشه منتظرم قسمت سوم رو هم بنویسی

موفق باشی

محسن شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.eshghabi.blogsky.com

سلام.ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدید.وبلاگ با حالی دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد